در این باره روایتی از امام رضا(ع) نقل شده است که با اشاره به آیه «وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَة…؛ نماز خواندنشان نزد خانه جز صفیر و کف زدن نیست.» مکه، مکه نامیده شد؛ چراکه مردم در آن سوت میزدند و به کسی که عزم مکه مینمود میگفتند سوت بکشید. پس مکاء، سوت زدن است و تصدیه، کف زدن. (علل الشرایع / باب 136 / حدیث1)
در کتاب لغت، «مکاء» به بانگ و فریاد معنا شده است، در واقع همان بالا بردن صدا و هیاهو کردن است. (فرهنگ جامع)
از طرفی در قرآن کریم مکه به نام دیگری نیز مشهور است، آنجا که میفرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمین؛ اولین خانه عبادتى که براى مردم بنا نهاده شد، آن خانهاى است که در مکه واقع است، خانهاى پر برکت که مایه هدایت همه عالمیان است.» (آل عمران/ 96) پس مکه را بکه نیز نامیده است و درباره این نام گذاری نیز روایاتی وارد شده است که برای نمونه، نقل است از امام صادق علیه السلام که مکه، بکه نامیده شد؛ چرا که مردم در آن گریه و زاری میکنند. (علل الشرایع / باب 137 / حدیث 1)
در مقایسه بین دو لفظ «مکاء و بکاء» در مییابیم که بحث صدای بلند در هر دو لغت با توجه به نوع فعلی که به آنها نسبت داده میشود، مشهود است؛ البته تفاوت هایی بین مکه و بکه در روایات بیان شده است از جمله اینکه نقل است از امام صادق علیه السلام که مکان کعبه، بکه و کل شهر، مکه است. (علل الشرایع / باب 137 / حدیث3).
نکته قابل توجه اینکه اولین واقعه ای که در این سرزمین اتفاق افتاده است نیز به مسئله گریه و زاری و انابه ارتباط دارد؛ زیرا در ماجرای حضرت آدم علیه السلام و توبه ایشان، میبینیم که داستان توبه ایشان نیز در همین سرزمین صورت پذیرفته است، از امام صادق علیه السلام منقول است: «… خدای تبارک و تعالی مرا (جبرئیل علیه السلام) به سوی تو فرستاد تا مناسکی که با آنها میخواهد توبه تو (حضرت آدم علیه السلام) را بپذیرد به تو بیاموزم. و بعد جبرئیل دست آدم را گرفت و او را آورد تا به خانه کعبه رسید…» (علل الشرایع / باب 142 / حدیث 1) توبه نیز از جمله اعمال و مواردی است که همراه با گریه و زاری و در واقع صدای بلند و انابه است.
منبع:سایت حج